دانشگاه بوعلی سینا
یافتههای نوین زمینشناسی کاربردی
2228-5873
2981-0264
11
21
2017
05
22
ژئوشیمی، جایگاه تکتونیکی و منشأ توده گرانیتوئیدی سفیدکوه و مقایسه آن با شاهکوه (باخترنهبندان، خاور پهنه لوت)
1
16
FA
عباداله
طولابی نژاد
گروه زمینشناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه لرستان
ebadtoulabi@gmail.com
احمد
احمدی خلجی
گروه زمینشناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه لرستان
khalagi@gmail.com
حبیب
بیابانگرد
گروه زمینشناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه سیستان و بلوچستان
khalagi2002@yahoo.com
زهرا
طهماسبی
گروه زمینشناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه لرستان
zahra_tak@yahoo.com
10.22084/nfag.2017.1920
تودههای گرانیتوئیدی سفیدکوه و شاهکوه در باختر شهرستان نهبندان (استان خراسان جنوبی) واقع شدهاند و از دیدگاه زمینشناسی ایران در بخش خاوری پهنه لوت قرار دارند. توده گرانیتوئیدی شاهکوه از دو واحد اصلی با ترکیب مونزوگرانیت- گرانودیوریت و سینوگرانیت تشکیل شده و کانیهای کوارتز، پلاژیوکلاز، فلدسپات آلکالن، بیوتیت و آمفیبول سازندههای مهم آن میباشند. گرانیتوئید سفیدکوه دارای طیف ترکیبی گرانیت (مونزو و سینوگرانیت)، گرانودیوریت و تونالیت است و از کانیهای کوارتز، پلاژیوکلاز، میکروکلین، ارتوز و بیوتیت تشکیل شده است. ترکیب پلاژیوکلازهای موجود در توده گرانیتوئیدی سفیدکوه اغلب آندزینی و گاهی آلبیتی، در برونبومهای گرانیتوئید سفیدکوه و شاهکوه و واحد گرانودیوریتی آن تمام آندزینی و در واحد سینوگرانیتی شاهکوه الیگوکلاز تا آندزین میباشد. ترکیب بیوتیتهای موجود در برونبومهای فلسیک سفیدکوه و برونبومهای مافیک شاهکوه از نوع بیوتیت منیزیمدار، در واحد گرانودیوریتی شاهکوه از نوع بیوتیت آهندار تا منیزیمدار و در توده گرانیتی سفیدکوه و واحد سینوگرانیتی شاهکوه از نوع بیوتیت آهندار و در هر دو توده از نوع اولیه ماگمایی میباشند. بررسی شیمی کانیها و زمینشیمی تودهها حاکی از تعلق این تودهها به ماگمای کالک آلکالن وابسته به حواشی فعال قارهای میباشد. در نمودارهای تغییرات عناصر کمیاب بهنجار شده نسبت به کندریت، سنگهای این پیکرهها غنیشدگی از LILE و LREE، تهیشدگی از HREE و HFSE و آنومالی منفی Nb, Ti, Sr و Ba نشان میدهند که با مشخصههای سنگهای وابسته به محیط حاشیه فعال قارهای هم خوانی دارند. نمودارهای تمایز محیطهای تکتونیکی، وابستگی توده<span style="text-decoration: underline;"></span> گرانیتوئیدی سفیدکوه را به محیطهای همزمان با برخورد و توده گرانیتوئیدی شاهکوه را با فرورانش قوس آتشفشانی (VAG) نشان میدهند. نمودارهای پتروژنتیکی نشان داد که گرانودیوریت شاهکوه از یک منشا آمفیبولیتی، گرانیتوئید سفیدکوه از یک منشا متاگریوکی و سینوگرانیت شاهکوه از یک منشا آمفیبولیتی تا پلیتهای فلسیکی حاصل شده است.
سنگشناسی,منشأیابی,گرانیتوئید سفیدکوه و شاهکوه,نهبندان,خاور ایران
https://nfag.basu.ac.ir/article_1920.html
https://nfag.basu.ac.ir/article_1920_7310cc99c97623c02fc1b139bea10172.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
یافتههای نوین زمینشناسی کاربردی
2228-5873
2981-0264
11
21
2017
05
22
ارزیابی خصوصیات ژئومکانیکی تودهسنگهای مسیر تونل پیرشریف واقع در آزاد راه اراک-خرمآباد و پیشنهاد سیستم نگهدارنده بر اساس روشهای تجربی و عددی
17
33
FA
علی
محمودیان هریس
دانشکده علوم زمین، دانشگاه خوارزمی تهران
alimahmudian815@yahoo.com
محمدرضا
آصف
دانشکده علوم زمین، دانشگاه خوارزمی تهران
asef@khu.ac.ir
علی
قنبری
دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه خوارزمی تهران
qanbari@khu.ac.ir
حسین
قربانی
گروه زمینشناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه اصفهان
h_gorbani1349@yahoo.com
10.22084/nfag.2017.1921
در این پژوهش به منظور تعیین پارامترهای ژئومکانیکی و برآورد کیفیت تودههای سنگی و تمهیدات سیستم نگهدارنده مقدماتی برای تونل پیرشریف، از روشهای مختلف تجربی و عددی استفاده شد. در روش تجربی از چهار سیستم طبقهبندی RMR (طبقهبندی ژئومکانیکی تودهسنگ)، Q (شاخص کیفی تونلزنی)، GSI (اندیس مقاومت زمینشناسی) و RMi (شاخص تودهسنگ) استفاده گردید. در روش عددی نیز از روش تعادل حدّی (نرمافزار Unwedge) و روش المان محدود (نرمافزار Phase<sup>2</sup>) استفاده شد. همچنین به منظور تخمین پارامترهای مقاومتی تودهسنگی از معیار تجربی هوک - براون استفاده شد.
نتایج تحلیلهای تجربی نشان داد که مقطع اول تونل نسبت به مقطع دوم آن شرایط ناپایدارتری دارد. نتایج تحلیل با Unwedge نیز نشان داد که بیشترین نوع ناپایداری، لغزشی و ریزشهای گوه سنگی از دیواره و سقف تونل میباشد. همچنین تحلیل با Phase<sup>2</sup> مشخص کرد که حفر یک مرحلهای به علت ایجاد جابهجاییهای بیش از حد مجاز، امکانپذیر نیست. لذا حفاری در دو مرحلهی حفر طاق و پاطاق پیشبینی شد. در ادامه سیستم نگهداری موقت با استفاده از روشهای تجربی و عددی پیشنهاد گردید. در نهایت اینکه باید در نظر داشت که چگونگی استفاده روشهای مختلف تجربی و عددی در طراحی تونل از اهمیت زیادی برخوردار است، چرا که، به ترتیب از روشهای تجربی به روشهای عددی بر میزان دقت و اعتمادپذیری طراحی انجام شده، افزوده میشود. البته باید ذکر کرد که این روشها جدا از یکدیگر نبوده، بلکه با قرارگیری در راستای یکدیگر میتوانند موجب تکامل روند طراحی سازههای زیرزمینی گردند و نتایج قابل اطمینانتری نسبت به حالتی که تنها از یک روش استفاده شود، ارائه نماید. همچنین استفاده از روشهای متعدد و جدید تجربی میتواند در صحتسنجی نتایج روشهای عددی که معمولاً خطایشان مشهود نیست، کمک نماید.
ژئومکانیک,تودهسنگ,تونل پیرشریف,سیستم نگهدارنده,المان محدود
https://nfag.basu.ac.ir/article_1921.html
https://nfag.basu.ac.ir/article_1921_f0786a78dab774521d2d7d0e1a728182.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
یافتههای نوین زمینشناسی کاربردی
2228-5873
2981-0264
11
21
2017
05
22
بررسی سنگ های ماگمایی و اثرات زیست محیطی زون های دگرسانی منطقه یوزباشی چای (غرب قزوین)
34
50
FA
رامین
ساریخانی
گروه زمینشناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه لرستان، خرم آباد
sarikhani_r@yahoo.com
آرتیمس
قاسمی دهنوی
گروه زمینشناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه لرستان، خرم آباد
ghassemi_artimes@yahoo.com
رضا
زارعی سهامیه
گروه زمینشناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه لرستان، خرم آباد
zareisah@yahoo.com
علی
مرادپور
0000-0001-6286-5198
گروه زمینشناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه لرستان، خرم آباد
alimoradpour9@gmail.com
10.22084/nfag.2017.1922
منطقه مورد بررسی یوزباشی چای در شمالغرب قزوین به لحاظ واحدهای چینهشناسی اساساً متعلق به سنوزوئیک است. شواهد صحرایی، بررسیهای پترولوژیکی و دادههای ژئوشیمیایی سنگهای ماگمایی و زونهای دگرسانی منطقه یوزباشی چای حاکی از آنند که سنگهای منطقه متشکل از بازالت، آندزیت بازالتی، آندزیت، تراکی آندزیت، تراکیت، ریوداسیت، داسیت، توف و دایک میباشند. پلات نتایج آنالیز عناصر اصلی و کمیاب در دیاگرامهای متمایز کننده مختلف حاکی از آن است که این سنگها در اثر ماگماتیسم مرتبط با فرورانش و در حاشیه قاره تشکیل گردیدهاند. طبق ردهبندی واحدهای مختلف دگرسانی، محدوده وسیعی از منطقه متحمل دگرسانی از نوع آرژیلیک حدواسط تا پیشرفته گردیده است. در آب منطقه به دلیل اثرات زونهای دگرسانی، کلسیم و سولفات دارای نابهنجاری بسیار بالایی است. همچنین نتایج آنالیز نمونههای آب منطقه دال بر سختی، بیشتر از حد مجاز میباشند. حضور کانی سولفات پتاسیم آلومینیم آبدار (آلونیت یا زاج) به عنوان منبع بالقوهای برای تولید آبهای اسیدی میباشد. براساس استاندارد آب آشامیدنی ایران در مناطق دگرسانی خصوصاً در محدوده معادن قازان داغی آب از نظر مقدار کل مواد جامد محلول (TDS) بالاتر از حد مجاز میباشد و حتی آب آقچه کند که جزء مناطق دگرسان شده میباشد در زمره آبهای مسمومیتزا قرار میگیرد.
یوزباشی چای,فرورانش,حاشیه قاره,دگرسانی,کل مواد جامد محلول (TDS)
https://nfag.basu.ac.ir/article_1922.html
https://nfag.basu.ac.ir/article_1922_58bd704718f58d3dde593a92eee96a1f.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
یافتههای نوین زمینشناسی کاربردی
2228-5873
2981-0264
11
21
2017
05
22
بررسی ویژگی های گوهرشناسی فلوریت های معدن کمرمهدی طبس و مقایسه آن با معدن قارئاوا در سقز
51
59
FA
رسول
شیخی قشلاقی
دانشکده علوم زمین، دانشگاه شهید بهشتی، تهران
rasoul.sheikhi@yahoo.com
بهمن
رحیم زاده
دانشکده علوم زمین، دانشگاه شهید بهشتی، تهران
b.rahimzade59@gmail.com
منصور
قربانی
دانشکده علوم زمین، دانشگاه شهید بهشتی، تهران
m-ghorbani@gmail.com
10.22084/nfag.2017.1923
کانسارهای فلئوریت ایران غالباً در آهکهای تریاس تشکیل شدهاند. از جمله این کانسارها میتوان به کانسار فلئوریت کمرمهدی و قارئاوا اشاره کرد. معدن فلوریت کمرمهدی در جنوبغرب شهر طبس و معدن فلوریت قارئاوا در جنوبشرق سقز قرار دارد. پس از بازدیدهای اولیه با توجه به تنوع رنگ و میزان شفافیت ماده معدنی، نمونههای مناسب جهت تراش انتخاب شدند. رنگ نمونههای انتخابی قارئاوا آبی و نمونههای کمرمهدی ارغوانی و صورتی کمرنگ به<sub></sub>همراه سبز کم<sub></sub>رنگ است. نمونههای هر دو معدن دارای جلای شیشهای با شدت اسپلندنت، خاصیت فلورسانس و خاصیت نوری از نوع Aggregate (Agg) هستند. همچنین میزان ضریب<sub></sub>شکست نمونه<sub></sub>های قارئاوا 42/1 تا 44/1 و نمونههای کمرمهدی 41/1تا 44/1 است. درجـه پاکی نـمونههای کمرمهدی (Highly included) HI اسـت، در حالیکه نمونههای قارئاوا درجه پاکی (Sightly included) SI تا (Highly included) HI دارند. بنابراین فلوریتهای قارئاوا از لحاظ شفافیت و درجه پاکی کیفیت گوهری بالاتری دارند. به واسطه حساسیت این کانی در برابر حرارت و سختی پایین آن، با آزمایش روشهای متعدد بهترین روش و ابزار برای تراش شناسایی شد. با توجه به بررسیهای انجام شده استفاده از تیغههای نازکبر 3/0 میلیمتر در مرحله برش، دیسک ساب 240 جهت ساب، سمباده 360 جهت خشگیری و سمبادههای 900، 2000 و 5000 جهت صیقل دادن بهترین راهکار در تراش فلوریتها به شیوه فانتزی و کابوشن میباشد.
فلوریت,گوهر,کمرمهدی طبس,قارئاوای سقز
https://nfag.basu.ac.ir/article_1923.html
https://nfag.basu.ac.ir/article_1923_a4ec548e4611804a8c4dba941196c10f.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
یافتههای نوین زمینشناسی کاربردی
2228-5873
2981-0264
11
21
2017
05
22
ویژگی های کانی شناختی و ژئوشیمیایی توده گرانیتوئیدی کوه سورمه، شمال باختر نهبندان؛ خاور بلوک لوت
60
72
FA
حبیب
بیابانگرد
گروه زمینشناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه سیستان و بلوچستان
h.biabangard@science.usb.ac.ir
جمیله
طیبی
گروه زمینشناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه سیستان و بلوچستان
j.tayabi@yahoo.com
10.22084/nfag.2017.1924
گرانیتوئید کوه سورمه در جنوبخاوری استان خراسان جنوبی و 50 کیلومتری شمال باختری شهرستان نهبندان قرار دارد. از لحاظ تقسیمات زمینشناسی ایران این توده در محل اتصال بخش خاوری پهنه لوت و زون زمیندرز سیستان واقع شده است. این توده از تعدادی توده کوچک به صورت استوک مانند و منقطع با روند عمومی شمالباختری-جنوبخاوری در داخل مجموعههای فلیشی منتسب به سازند شمشک؟ برونزد دارد؛ پیکره اصلی آن ترکیب دیوریتی و گرانودیوریتی دارد. پلاژیوکلاز، کوارتز، آلکالیفلدسپار، هورنبلند و بیوتیت مهمترین کانیهای سازندهی تودهها میباشند. گرانیتوئید کوه سورمه کالکوآلکالن، متاآلومینوس تا پرآلومینوس و دارای خاستگاه آذرین (I) است. شواهدی چون حضور هورنبلند، بیوتیت و نبود موسکوویت و دادههای ژئوشیمیایی این گرانیتوئید نشان از خاستگاه آذرین این توده دارد. این تودهها دارای غنیشدگی از عناصر نادر خاکی سبک (LREE) و فقیر شدگی از عناصر نادر خاکی سنگین (HREE) با الگوی مشابه میباشند، این اختصاصات به احتمال بیانگر منشاء مشترک آنها است. نمودارهای جداکنندهی محیطهای زمینساختی جایگاه گرانیتوئیدهای کوه سورمه را وابسته به کمانهای آتشفشانی حاشیه قاره معلوم میدارد. تغییرات نـسبتهای Th/Yb و Ta/Yb نـشان میدهد که ماگمای سازنده واحدهای گرانیتوئیدی متعلق به زونهای فرورانشی غنی شده میباشند.
حاشیه قاره,گرانیتوئید سورمه,نهبندان,پهنه لوت
https://nfag.basu.ac.ir/article_1924.html
https://nfag.basu.ac.ir/article_1924_e51967cc4858911b5d2b647fb2515ef3.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
یافتههای نوین زمینشناسی کاربردی
2228-5873
2981-0264
11
21
2017
05
22
مدل سازی ژئومتالورژی- رویکرد نوین در تلفیق اطلاعات زمینشناسی و متالورژی بهمنظور بهینهسازی ارزیابی ذخیره معدنی
73
82
FA
امین
حسین مرشدی
دانشکده مهندسی معدن و متالورژی، دانشگاه یزد
morshedy@yazd.ac.ir
10.22084/nfag.2017.1925
در پروژههای معدنی، جنبههای طراحی شامل مدلسازی زمینشناسی ذخیره معدنی، شیوه استخراج، روش فرآوری و در نهایت بازیابی و نرخ تولید محصول (کنسانتره) است؛ کلیه این موارد بر اقتصاد پروژه و ارزش کلی معدن تاثیر گذار هستند. برای طراحی مدل ذخیره معدنی، بهطور معمول از پارامترهای عیار، تناژ و میزان تناژ بالاتر از عیارحد بهعنوان ملاک اقتصادی استفاده میشود که بهتنهایی نمیتواند جوابگو باشد. ژئومتالورژی با ترکیب اطلاعات زمینشناسی و متالورژی، امکان تولید یک مدل پیشبینی کننده فضایی را برای خطوط فرآوری معدنی فراهم میکند. این زمینه نوظهور، با هدف تلفیق پارامترهایی از جمله سختی، قابلیت خردایش، بازیابی، درجه آزادی و بافت کانیها، عیار عناصر و غیره تعریف شده است. مدلسازی ژئومتالورژیکی نیازمند توسعه یک ماتریس سهبعدی به صورت یک الگوی X-Y-Z که دو محور آن نشانگر عوامل زمینشناسی (از جمله نوع سنگشناسی و دگرسانی) و محور سوم نشانگر پارامترهای بحرانی (از جمله سختی، بافت، درجه آزادی کانه، توزیع عناصر مزاحم و نظایر آن) است که در پهنهبندی کانسار از نظر خواص متالورژیکی حائز اهمیت است. بهمنظور اجرای مدلسازی متالورژی، توزیع فضایی پارامترهای خروجی معدنکاری، به صورت یک تابع (رابطه) غیرخطی از پارامترهای ورودی و با توجه به رابطه بین مقیاس نمونهبرداری در حالتهای کوچک مقیاس (آزمایشگاهی)، متوسط مقیاس (نیمهصنعتی) و بزرگ مقیاس (صنعتی)، تعیین شده است. الگوریتم پیشنهادی، بیانگر برتری بهکارگیری رویکرد «زنجیره ارزش» در مدلسازی ژئومتالورژی در مقایسه با رویکرد رایج منطق مرحلهای در برنامهریزی معدنی است.
ژئومتالورژی,مدل زمینشناسی,تغییرپذیری فضایی,نرخ بازیابی,عدم قطعیت
https://nfag.basu.ac.ir/article_1925.html
https://nfag.basu.ac.ir/article_1925_60825a9d2ea1f7f14079dd5dcd4b9a34.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
یافتههای نوین زمینشناسی کاربردی
2228-5873
2981-0264
11
21
2017
05
22
مدلسازی آزمایشگاهی شکست هیدرولیکی
83
91
FA
عباس
اکرمی
گروه مهندسی معدن، دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره)، قزوین
en_akrami@yahoo.com
مهدی
حسینی
گروه مهندسی معدن، دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره)، قزوین
mahdi_hosseini@ikiu.ac.ir
10.22084/nfag.2017.1926
عملیات شکست هیدرولیکی دو کاربرد عمده و مهم دارد که از آن جمله میتوان تعیین وضعیت تـنشهای برجای منـطقه و افزایـش بهرهوری چاههای نفت به وسیلهی گسترش شکستگیهای موجود در منطقه را نام برد. در صنعت نفت به منظور افزایش شاخص تولید و بازیافت از چاههایی که به علت برداشت طولانی مدت، بازده آنها کاهش یافته است یا سنگهای اطراف چاه میزان نفوذپذیری کمی دارند، از شکست هیدرولیکی استفاده میشود. در این تحقیق به منظور مدلسازی آزمایشگاهی شکست هیدرولیکی، بر روی سلول سهمحوری هوک تغییراتی داده شده است، تا برای مدلسازی شکست هیدرولیکی مناسبسازی گردد. نمونههای مورد مطالعه به شکل استوانهای توخالی جدار ضخیم، دارای قطر خارجی 7/54 میلیمتر، قطر داخلی 12 میلیمتر، و ارتفاع 108 میلـیمتر میباشـد. این نمـونهها از سنگهای کربناتهی مخزن بنگستان واقع در جنوب غربی ایران تهیه شدهاند. به کمک این سلول میتوان قبل از انجام آزمایش شکست هیدرولیکی در سایت، با مدلسازی آن در آزمایشگاه پمپ مناسب را انتخاب نمود. در تمام آزمایشات، شکستگیهای ایجاد شده در راستای قائم (راستای محور نمونه) یا نزدیک به قائم است. با افزایش تنش جانبی، فشار شکست گمانه نیز افزایش مییابد، ولی با تغییر تنش عمودی، فشار شکست تغییر چندانی نمیکند.
سلول سهمحوری هوک,شکست هیدرولیکی,مدلسازی آزمایشگاهی
https://nfag.basu.ac.ir/article_1926.html
https://nfag.basu.ac.ir/article_1926_0e195eb605d01f3ce2df628985ecf59c.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
یافتههای نوین زمینشناسی کاربردی
2228-5873
2981-0264
11
21
2017
05
22
بررسی اثر مدول الاستیسیته و فشار جانبی روی چقرمگی شکست مود I نمونه های گچی
92
102
FA
مهدی
حسینی
گروه مهندسی معدن، دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره)، قزوین
mahdi_hosseini@ikiu.ac.ir
مهدیه
جلالی پور
گروه مهندسی معدن، دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره)، قزوین
mahdiehjalalypour@gmail.com
سودابه
ملکی
گروه مهندسی معدن، دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره)، قزوین
malekysoudabeh@gmail.com
10.22084/nfag.2017.1927
سه مود جابجایی ترک وجود دارد. مود اول یا حالت بازشدگی که سطوح ترک در جهت عمود بر سطح ترک جدا میشوند. مود دوم یا حالت برشی که در این حالت جابجایی وجوه ترک در صفحه ترک ولی عمود بر جبـهه ترک میباشـد و مود سـوم یا حـالت لغـزش و پارهشدگی است که در این حالت جابجایی وجوه ترک در صفحه ترک و موازی با جبهه ترک است. برخی کاربردهای مکانیک شکست سنگ در شکست هیدرولیکی، برش و انفجار در سنگ، حفاری مکانیزه، پایداری شیروانی سنگی و خردایش مواد معدنی است. هدف اصلی این تحقیق بررسی اثر مدول الاستیسیته و فشار جانبی بر روی چقرمگی شکست مود اول استوانههای توخالی جدار ضخیم گچی میباشد و چاه نفت در آزمایشگاه شبیهسازی مـیشود. برای انجـام آزمایـش روی نمونههای مصنوعی گچی به قطر خارجی 73 میلیمتر و قطر داخلی 25 میلیمتر و ارتفاع 150 میلیمتر دو ترک مصنوعی با ابعاد مشخص به صورت متقارن ایجاد شد. آنگاه بر روی نمونهها تنـش سهمحوری اعمال و فشار لازم برای گسیختگی نمونههای دارای ترکهای مصنوعی اندازهگیری شد. پنج آزمایـش سـهمحوری برای بررسـی اثر مدول الاستیسـیته و شـش آزمایـش سهمحوری برای بررسی اثر فشار جانبی بر روی چقرمگی شکست مود اول انجام گردید. نتایج تحقیق نشان میدهد چقرمگی شکست با افزایش مدول الاستیسیته و فشار جانبی افزایش مییابد، همچنین تاثیر مدول الاستیسیته روی چقرمگی شکست بیشتر است. رابطه چقرمگی شکست با مدول الاستیسیته غیر خطی، و رابطه چقرمگی شکست با فشار جانبی خطی است.
چقرمگی شکست,مود I,مدول الاستیسیته,فشار جانبی,نمونه گچی
https://nfag.basu.ac.ir/article_1927.html
https://nfag.basu.ac.ir/article_1927_4cc04fc0b079b899bfa6bef22331f25b.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
یافتههای نوین زمینشناسی کاربردی
2228-5873
2981-0264
11
21
2017
05
22
ارزیابی رفتار مکانیکی گرانیت های پورفیری تحت بارگذاری استاتیکی و دینامیکی سه محوری
103
113
FA
علی اکبر
مومنی
دانشکده علوم زمین، دانشگاه صنعتی شاهرود، شاهرود
ali_moomeni@yahoo.com
غلامرضا
خانلری
گروه زمینشناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه بوعلیسینا، همدان
khanlari_reza@yahoo.com
مجتبی
حیدری
گروه زمینشناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه بوعلیسینا، همدان
heidarim_enggeol@yahoo.com
علی اصغر
سپاهی
گروه زمینشناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه بوعلیسینا، همدان
sepahi@basu.ac.ir
10.22084/nfag.2017.1928
هدف از انجام این پژوهش ارزیابی خصوصیات مقاومتی مونزوگرانیتهای الوند تحت شرایط مختلفی از بارگذاری بوده است. بدین منظور در ابتدا آزمونهای استاتیکی در شرایط تکمحوری و سهمحوری انجام گردید تا تاثیر فشار همه جانبه بر روی رفتار مکانیکی سنگ ارزیابی گردد. بعلاوه رفتار خستگی این سنگها تحت بارگذاری چرخهای سهمحوره مورد مطالعه قرار گرفت. آزمونهای خستگی به صورت نیرو کنترل بوده و به دو صورت تراز تنش و دامنه بارگذاری ثابت و متغییر با فرکانس یک هرتز انجام گردید. تاثیر خستگی بر روی رفتار این سنگها در شرایط بارگذاری سهمحوری توسط پارامترهای آسیب خستگی شامل کرنش بیشینه و کمینه محوری، کرنش بیشینه و کمینه جانبی، مدولهای مماسی و متقاطع، دانسیته انرژی و انرژی وارفتگی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج آزمون های استاتیکی نشان داد که افزایش فشار همه جانبه تاثیر قابلملاحظهای بر روی خصوصیات مقاومتی و تغییر شکلپذیری این سنگها داشته و باعث افزایش مقاومت و فاز پلاستیک قبل از شکست شده است. مدولهای الاستیک سنگ نیز با افزایش فشار همه جانبه به صورت خطی افزایش نشان میدهند. ارزیابی پارامترهای آسیب خستگی نشان میدهد که فرایند آسیب در شرایط سهمحوره نیز شامل سه فاز هستهزایی ترک، گسترش ترک با سرعت یکنواخت و فاز رشد شتابدار ترک میباشد. بعلاوه از بین پارامترهای آسیب خستگی، پارامتر کرنش جانبی، مدول متقاطع، و انرژی وارفتگی آسیب سه مرحلهای خستگی را بهتر نشان میدهند.
بارگذاری چرخه ای سه محوری,آسیب خستگی,انرژی وارفتگی,دامنه,فرکانس
https://nfag.basu.ac.ir/article_1928.html
https://nfag.basu.ac.ir/article_1928_6f58f45d421aa57aa50ff0bbb12645ab.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
یافتههای نوین زمینشناسی کاربردی
2228-5873
2981-0264
11
21
2017
05
22
ارزیابی و تحلیل روند کیفیت منابع آب زیرزمینی دشت عجبشیر برای مصارف کشاورزی
114
124
FA
فرخ
اسدزاده
گروه علوم خاک، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ارومیه، ارومیه
f.asadzadeh@urmia.ac.ir
سینا
شکیبا
گروه زمینشناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه ارومیه، ارومیه
sina.shakiba69@gmail.com
مهری
کاکی
گروه مهندسی منابع آب، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز، تبریز
mehrykaki67@gmail.com
10.22084/nfag.2017.1929
با توجه به اهمیت منابع آب زیرزمینی در تأمین آب شرب و کشاورزی، پایش کیفی و توزیع زمانی و مکانی روند تغییرات آن، از مباحث مهم در برنامهریزی و مدیریت منابع آب میباشد. در این مطالعه تغییرات روند تغییرات کیفی آب زیرزمینی دشت عجبشیر با استفاده از اطلاعات 5 حلقه چاه عمیق و نیمه عمیق و 21 رشته قنات و چشمه برای متغیرهای SO<sub>4</sub>، Na، Cl، EC، SAR و TDS در دو ماه خشک (شهریور ماه) و تر (خرداد ماه) در دوره آماری90 -1381 مورد بررسی قرار گرفته و کلاسبندی کیفیت آب برای مصارف کشاورزی براساس روش ویلکاکس صورت گرفت. برای بررسی تغییرات روند از آزمون ناپارامتری اسپیرمن در سطح 95 درصد، استفاده شد. نتایج پهنهبندی و محاسبه تغییرات مساحت در ابتدا و انتها دورهی آماری در دشت نشان داد که شوری در ماه خشک و مرطوب به ترتیب 4 و 5/0 کیلومتر مربع افزایش یافته و در نتیجه کیفیت منابع آب زیرزمینی برای مصارف کشاورزی نامناسب گشته است. نتایج تحلیل روند متغیرها برای چاههای عمیق و نیمهعمیق نشان داد که چاه النجیق با مقدار آمـاره اسـپیرمن برای مـتغیر EC برابر مقدار 38/2 روند معنیداری افزایشی داشته و در چاه دانالو متغیر شوری با مقدار آماره اسپیرمن 12/3- روند کاهشی معنیداری مشاهده گردید.
دشت عجبشیر,مصارف کشاورزی,کلاسبندی,آزمون اسپیرمن
https://nfag.basu.ac.ir/article_1929.html
https://nfag.basu.ac.ir/article_1929_7f3e61c75ea8820ce44de4084b147e98.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
یافتههای نوین زمینشناسی کاربردی
2228-5873
2981-0264
11
21
2017
05
22
تحلیل پویایی تکتونیکی گسل مروارید در پهنه گسلی جوان اصلی زاگرس با استفاده از داده های دورسنجی و تحلیل فرکتالی
125
138
FA
رضا
علی پور
گروه زمینشناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه بوعلیسینا، همدان
rezaalipoor116@gmail.com
امیرحسین
صدر
گروه زمینشناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه بوعلیسینا، همدان
sadr_struct@yahoo.com
پریسا
امینی
گروه زمینشناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه بوعلیسینا، همدان
p.amini.453@gmail.com
10.22084/nfag.2017.1930
هدف از این مطالعه بررسی پویایی تکتونیکیشکستگیها و خطوارههای مرتبط با گسل مروارید، قطعه میانی پهنه گسلی جوان اصلی زاگرس (MRF) است. MRFیک گسل راستالغز راستگرد با روند شمالباختری-جنوبخاوری میباشد که از چندین قطعه گسلی تشکیل شده است. گسل مروارید یکی از قطعات MRF میباشد که با طول حدوداً 30 کیلومتری در قسمت میانی و در ادامه گسل صحنه قرار گرفته است. در این مطالعه با استفاده از تکنیکهای دورسنجی و تحلیلهای فرکتالی، گسلها و خطوارههای مرتبط با پهنه گسلی مروارید مورد بررسی قرار گرفته که روش مورد استفاده در این مطالعه، استخراج نیمه اتوماتیک خطوارهها برپایه الگوریتـم STA از تصاویر ماهوارهای لندست و مدلهای سایه ارتفاعی بوده است. با استفاده از تحلیلهای فرکتالی، خطوارهها و گسلهای بدست آمده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته که افزایش بعد فرکتالی نشاندهنده تراکم شکستگیها در اطراف پهنه گسلی MRF میباشد و این تراکم در یک روند شمالباختری - جنوبخاوری و به موازات گسل است. بعد فرکتالی گسلها از شمال باختر به جنوب خاور به تدریج از 626/1 به 847/1 تغییر مییابد و این روند افزایشی بعد فرکتال، در مورد خطوارهها نیز قابل مشاهده است که از 811/1 در شمال باختر به 941/1 در جنوب خاور افزایش می یابد. در واقع عامل موثر در افزایش بعد فرکتالی در منطقه مورد مطالعه، شکستگیهای مرتبط با پهنه گسلی جوان اصلی زاگرس میباشد که با دورشدن از این پهنه تراکم گسلها کاهش مییابد.
پهنه گسلی جوان اصلی زاگرس,گسل مروارید,تکنیکهای دورسنجی,فرکتال
https://nfag.basu.ac.ir/article_1930.html
https://nfag.basu.ac.ir/article_1930_9ed69428a4eab409be9eb730082cb715.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
یافتههای نوین زمینشناسی کاربردی
2228-5873
2981-0264
11
21
2017
05
22
کنترل وزن سیال حفاری با تغییر در برخی پارامترهای تجهیزات کنترل جامدات جهت حفاری سازند سورمه (مطالعه موردی: چاه شماره 8 فاز 20 میدان گازی پارس جنوبی)
139
152
FA
محمدامین
دانشفر
گروه مهندسی شیمی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب
mdaneshfar38@gmail.com
مهدی
ارجمند
گروه مهندسی شیمی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب
قدمی جدول قدم
ابوطالب
گروه مهندسی نفت، دانشگاه آزاد اسلامی واحد یاسوج
10.22084/nfag.2017.1931
وزن سیال حفاری بر اساس فشار و عمق سازندهایی که در آنها حفاری صورت میگیرد، تعیین میشود. دو وظیفه اصلی وزن سیال حفاری کنترل فشارهای زیرزمینی و انتقال جامدات و کندههای ناشی از عملیات حفاری از درون چاه به سطح زمین میباشد. وزن سیال با ایجاد فشاری مساوی فشار سازند مانع فوران چاه و جلوگیری از هرزروی سیال حفاری میگردد. تجمع جامدات و کندههای حفاری در سیال باعث افزایش وزن سیال میگردد. این افزایش وزن منجر به کاهش سرعت حفاری، کاهش عمر مته حفاری، به هم خوردن خواص مختلف سیال، مشکلات مکانیکی و عملیاتی میگردد. این مشکلات در نهایت منجر به افزایش هزینه و زمان لازم جهت حفاری یک چاه گردیده که با تنظیم مناسب وزن سیال حفاری میتوان از بروز آنها جلوگیری نمود. با به کارگیری مناسب روشهای جداسازی فیزیکی و انتقال جرم میتوان وزن سیال حفاری را طوری تنظیم کرد تا به شرایط مورد نظر حفاری دست پیدا نمود. در این پژوهش جداسازی، بهبود و کنترل وزن سیال حفاری به عنوان یکی از مهمترین خواص سیال حفاری در سازند سورمه در بخشی از حفره 25/12 اینچ یک چاه گازی در سه مرحله بررسی گردیده است. مرحله اول و دوم مربوط به تغییر در جداساز مکانیکی و مرحله سوم استفاده از جداساز انتقال جرمی بوده است. در این سازند با افزایش وزن سیال، تغییر در توری (مرحله اول) وزن سیال در لایه دولومیت بالایی را کاهش و در حد مطلوب نگه داشته است. با افزایش مجدد وزن سیال در لایهچرتی زون، اصلاح لاستیک محافظت کننده توری (مرحله دوم) موجب کاهش وزن سیال در این لایه گردید. در انتها (مرحله سوم) با استفاده از سانتریفیوژ وزن سیال حفاری در لایهمند ممبربر روی PPG9.4متناسب با فشار سازند نگه داشته است. در ادامه حفاری با تغییر سازند به نی ریز و دشتک، نیاز به سیال حفاری با وزن بالاتر <strong>(</strong>تا PPG5/11)، افزودن مواد وزن افزا به سیال حفاری را جهت ادامه عملیات ضروری نموده است. با نتایج به دست آمده از این تحقیق اهمیت تجهیزات جداسازی جهت حفاری سازندهای مختلف در بخش مدیریت پسماند دکلهای حفاری نفت و گاز مشخص میگردد.
سازند سورمه,وزن سیال,جامدات حفاری,لرزاننده,توری,لاستیک محافظت کننده توری,سانتریفیوژ
https://nfag.basu.ac.ir/article_1931.html
https://nfag.basu.ac.ir/article_1931_6ad5414f36f0552031b05e1a536aff7f.pdf